امیر علی جونامیر علی جون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

امیرعلی خونمون...

سفر به کیا شهر و چمخاله

۹۹/۳/۱۳ 🤩🤩 یه سفر خوب به شمال با خانواده بندر کیا شهر چمخاله دو سه روز اونجا بودیم خیلی خوش گذشت اخه داداش میثم اینا و آبجی مریم هم بودن من خیلی زیاد دریا یادم نبود خیلی کیف کردم با بابا شنا کردیم با داداش میثم و آبجیا 🤗 یک سفر به یاد ماندنی...
20 شهريور 1399

کلاس اولیه من🥰

کلاس اول سه شنبه هجده شهریور ۹۹ اولین روزی بود که قرار شد بریم به مدرسه برا شروع کلاس اول🥰 به خاطر کرونا بچه های کلاس رو چهار گروه کردن منم گروه سومیم 🤗 رفتیم فقط دو ساعت خانم شاهرخی معلم مونه تو کلاس وویسایی که براش فرستاده بود م رو باز کرد کلی کیف کردم حیاط مدرسمون زمین فوتبال داره ولی مارو نبردن بازی کنیم من خیلی دلم میخواست بازی کنم ...
20 شهريور 1399

امیر علی شیطون شده

امروز اومدم با چندتا عکس جدید... مامان میگه شرمنده که مدتیه نتونستم وبلاگت رو آپ کنم... منم میگم قربون مامان گلم برم عوضش کلی عکس که ازم میندازی و منم که همیشه تو دلتم و میدونم که ادا و اطوار من یادت نمیره ... دیگه شیطونی شدم واسه خودمووو هیشکی جلودارم نیست تاجایی که پشتی های قدیمی مامان اومدن توصحنه تا خدایی نکرده من خودمو زخم و زیلی نکنم... اینا تنها چاره مامانم بود... بعدشم که... قبلنا چیزای جالب رو تو خونه میدیدم ولی الان که چند ماهی میشه راهی شدم برم دنبالشون البته 4 دست و پا ... نمیدونم چرا پیدا نمیکنم... فک کنم یا کار مامانه یا هم آبجی لیلا... گفتم آبجی لیلا دلم واسش تنگ شد... هی میره تو اتاقش منم نمیزارن برم اونج...
26 بهمن 1393

سلام ...

سلام به گل پسر کوچولوی خودمون امیر علی خان خوشگل   امروز این وبلاگ رو برات درست کردم تا از روزهای آبی آبی و خاطرات روشنت برات بنویسم آرزو دارم همیشه آبی و روشن باشی دوست دارم گل پسرم   بدویین برین کنار قطار داره امیر علی رو میاره ...
17 دی 1393

مسافرت

                                          یکی دو روزه مامانو آوردم خونه بابا بزرگ آخه بابا بزرگ جونم قراره عمل شه گفتم مامانو بیارم ک غصه نخوره   ولی خودمونیم یکم زود نیست اینهمه مسئوولیت بزارن رو دوش من!!!!!؟؟؟؟؟؟ ...
23 مهر 1393