علوم
درس علوم سایه و روز جهانی تخم مرغ سایه ها ...
نویسنده :
مامان امیرعلی
20:08
سفر به کیا شهر و چمخاله
۹۹/۳/۱۳ 🤩🤩 یه سفر خوب به شمال با خانواده بندر کیا شهر چمخاله دو سه روز اونجا بودیم خیلی خوش گذشت اخه داداش میثم اینا و آبجی مریم هم بودن من خیلی زیاد دریا یادم نبود خیلی کیف کردم با بابا شنا کردیم با داداش میثم و آبجیا 🤗 یک سفر به یاد ماندنی...
کاردستی
کاردستی
اولین کاردستیام🤩🤩🤩🤩 تو خونه با مامان انجام میدم با مامان میفرستم برا خانم شاهرخی کلاس اول فعلا هفته ای یه روز...
کلاس اولیه من🥰
کلاس اول سه شنبه هجده شهریور ۹۹ اولین روزی بود که قرار شد بریم به مدرسه برا شروع کلاس اول🥰 به خاطر کرونا بچه های کلاس رو چهار گروه کردن منم گروه سومیم 🤗 رفتیم فقط دو ساعت خانم شاهرخی معلم مونه تو کلاس وویسایی که براش فرستاده بود م رو باز کرد کلی کیف کردم حیاط مدرسمون زمین فوتبال داره ولی مارو نبردن بازی کنیم من خیلی دلم میخواست بازی کنم ...
امیر علی شیطون شده
امروز اومدم با چندتا عکس جدید... مامان میگه شرمنده که مدتیه نتونستم وبلاگت رو آپ کنم... منم میگم قربون مامان گلم برم عوضش کلی عکس که ازم میندازی و منم که همیشه تو دلتم و میدونم که ادا و اطوار من یادت نمیره ... دیگه شیطونی شدم واسه خودمووو هیشکی جلودارم نیست تاجایی که پشتی های قدیمی مامان اومدن توصحنه تا خدایی نکرده من خودمو زخم و زیلی نکنم... اینا تنها چاره مامانم بود... بعدشم که... قبلنا چیزای جالب رو تو خونه میدیدم ولی الان که چند ماهی میشه راهی شدم برم دنبالشون البته 4 دست و پا ... نمیدونم چرا پیدا نمیکنم... فک کنم یا کار مامانه یا هم آبجی لیلا... گفتم آبجی لیلا دلم واسش تنگ شد... هی میره تو اتاقش منم نمیزارن برم اونج...
نویسنده :
مامان امیرعلی
18:14
سلام ...
سلام به گل پسر کوچولوی خودمون امیر علی خان خوشگل امروز این وبلاگ رو برات درست کردم تا از روزهای آبی آبی و خاطرات روشنت برات بنویسم آرزو دارم همیشه آبی و روشن باشی دوست دارم گل پسرم بدویین برین کنار قطار داره امیر علی رو میاره ...
نویسنده :
مامان امیرعلی
10:34
مسافرت
یکی دو روزه مامانو آوردم خونه بابا بزرگ آخه بابا بزرگ جونم قراره عمل شه گفتم مامانو بیارم ک غصه نخوره ولی خودمونیم یکم زود نیست اینهمه مسئوولیت بزارن رو دوش من!!!!!؟؟؟؟؟؟ ...
نویسنده :
مامان امیرعلی
16:14